پیوست

اینجا پیوستی است به زندگی من. به آنچه شاید آن را زندگی واقعی بنامیم.

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۸ ثبت شده است

پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست (۱۷ تیرماه ۱۳۹۸)

ساعت نه رسیدم و فردا صبحش می‌خواستم برگردم. تا رسیدم رفت و برایم آب طالبی که درست کرده بود را آورد. نشستیم و کمی صحبت کردیم. ساعت یک شده بود و می‌خواستم یک چند ساعتی را تا پنج صبح بخوابم و با قطار پنج برگردم. دستم را گرفت و زل زد به من. معنی شعر سایه را اینجا فهمیدم:

گوش کن با لب خاموش سخن می گویم

پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست

۲۱ تیر ۹۸ ، ۰۱:۱۰ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نویسنده این وبلاگ

کتاب‌های هدیه‌ام

اولین کتاب‌ها را سال ۹۴ به من هدیه داده است. ذوق خواندم تقدیمی که اول کتاب‌های می‌نویسد قند در دلم آب می‌کند. آنقدر لذت بخش است که هیچ چیز جای آن را نمی‌گیرد. مخصوصا زمانی که می‌نویسد: «به تو که انگار هیچ‌وقت غریبه نبودی و دلت شبیه آسمان بعد از برف است، صاف و صیقلی...» 

اولین کتاب‌ها از منصور ضابطیان است. دو تا از مجموعه سفرنامه‌هایش، مارک و پلو و مارک دو پلو. عاشق مطالعه، سفر و عکاسی است. عاشق خواندن سفرنامه هم است.

امیدوارم خدا بهمان کمک کند و بتوانیم سفر برویم و ایران و دنیا را با هم بگردیم.

۱۱ تیر ۹۸ ، ۲۲:۵۰ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نویسنده این وبلاگ