حدود ۴۰ روز قبل بود که پدر یکی از رفقا فوت کرد. خیلی نزدیک هستیم و از اینکه نمیتوانستم (به خاطر محدودیتهای کرونا) در آن موقعیت بروم پیشش و کنارش باشم آزارمان میداد. در چهلم پدرش گفتیم حالا که نمیشود برویم، لباسی بفرستیم و بخواهیم که رخت عزا را در بیاورند. میخواستیم کنارش نامه زیر را هم ارسال کنیم که نکردیم.
دوستان عزیزمان،
سلام،
خبر درگذشت نزدیکان و از دست دادنشان یک غم همیشگی و یک حفره و خلئی در زندگی به وجود میآورد و این غم همیشه با ما میماند. برخلاف تصور که میگویند خاک سرد است، خاک به هیچ وجه سرد نیست. برای کسی که در تمام لحظاتمان خاطرهای با او داشتهایم مگر فراموشی وجود دارد؟
اما چه کنیم که دنیا همین است. آدمی همین است. هزارها سال است که زندگی به همین منوال پیش رفته و پیش خواهد رفت. زندگان باید زندگی کنند. قطعا هیچ چیز مثل سابق نمیشود ولی باید صبور بود و صبور بود و صبور بود و با این شرایط کنار آمد و زندگی کرد.
برای شما و خانواده از خدا صبر میخواهیم و این پیشکشی است برای شما که لباس سیاه عزا را از تن به دربیاورید.
برایمان بسیار سخت بود و سخت است که در این لحظات سخت نتوانستیم کنار عزیزانمان باشیم.